گویا حرکات، افکار،آرزوها و عادات مردمان پیشین که به توسط این مَتَل ها به نسل های بعد انتقال داده شده است، یکی از واجبات زندگی بوده است. هزاران سال است که همین حرف ها را زده اند، همین جماع ها را کرده اند، همین گرفتاری های بچه گانه را داشته اند؛ آیا سر تا سر زندگی، یک قصه ی مضحک، یک متل باور نکردنی و احمقانه نیست؟ آیا من فسانه و قصه ی خودم را نمی نویسم؟ قصه، فقط یک راه فرار برای آرزو های ناکام است. آرزوهایی که به آن نرسیده اند. آرزو های که هر مَتَل سازی مطابق با روحیه ی محدود و موروثی خودش تصور کرده است.

+ بوف کور / صادق هدایت