ظرفیتم پر شده. دیگه توان خودخوری ندارم. حرف زدن فایده نداره. من دیگه لبریز شدم. انقدر داغونم که حرف زدنم نمی تونه آرومم کنه. هیچی نمی تونه آرومم کنه. من خسته م. خسته. خسته. کاش می شد پنجره رو باز کنم از ته دل داد بزنم.