:)))
می دانم که وقتی مونی صدایش میکنم، حسابی آتش می گیرد. هی می نشیند حرص می خورد که خواهرش را چطور صدا می کنم. کانی می گفت مانی هیچ خوشش نمی آید اسم شان را می شکنم، اما من حالش را می برم. دلم می خواهد به ستّار خان بگویم ستّی خان و به مانی بگویم مونی. آن قدر گفته ام که همه ی فامیل همین طور صدای شان می کنند. البته کسی جرئت نمی کند کانی را آنطور که من صدا می کنم صدا بزند.
+ اعترافات هولناکِ لاک پشت مُرده / مرتضی برزگر
پ.ن: خوشحالم که باز هم یک نویسنده ی دیوانه پیدا کرده ام!
+ نوشته شده در دوشنبه بیست و یکم بهمن ۱۳۹۸ ساعت 16:4 توسط رحما (rohama)