از آن روز های به یاد ماندنی
دیروز یه روز ناب بود. یه روز تجربه نشده.
یه جنگل برنامه ریزی نشده...اتوبوس و یه جمع شاد...3 ساعت پیاده روی تو یه مسیر صعب العبور...صدای شلپ شلپ آب و گل توی کفش...چشمه و آب بازی و شیرجه...و یه تیم خوب که یه روز فوق العاده رو می ساخت..
پ.ن: دفعه قبلی که رفتم جنگل و تا زانو پاهامو خیس کردم یه سرمای اساسی چند هفته ای خوردم الانم یه خورده تب دارم ..امیدوارم این دفعه دیگه سرما نخورم :/
+ نوشته شده در شنبه ششم شهریور ۱۳۹۵ ساعت 19:58 توسط رحما (rohama)
|