بر اعجاز عشق تکیه کن!
ماه هاست اینجا ننوشته ام و این یک اتفاق عجیب است. اتفاقی نادر پس از چند سال نوشتن مداوم در این صفحه. فکر میکنید دلیلش چیست؟
آرام شده ام. کنج امنم را پیدا کردهام. کنج امنم دیگر این صفحه نیست.( چند سال پیش ممکن بود این جمله برایم غریب باشد.) کنج امنم یک آدم است. آدمی که همین حالا با چشم هایی خواب آلود رو به رویم نشسته. من خودم را در او پیدا کردم و او خودش را در من. آبان ماه پارسال ما دو تنها، دو سرگشته، دو بیکس بودیم. آبان ماه پارسال ما ته خط زندگیمان بودیم. استیصال از سر و روی مان میبارید. ما در سیاه ترین نقطه زندگی مان هم را یافتیم. درست در نقطهای که نمیدانستیم یک قدم دیگر را چگونه برداریم.
آشنایی و دیدار های اولیه راحت اتفاق میافتد اما ادامه دادنش و چگونه ادامه دادنش واقعا ساده نیست. آن هم با کسی که تا گردن در باتلاق افسردگی فرورفته. روزهای عجیبی را پشت سر گذاشتیم. طوری آرام آرام در روح و جانم رخنه کرد که جای تمام قرص ها و روان درمانی ها را گرفت. حرف زدن، حرف زدن، حرف زدن های بسیار با کسی که تو را درک میکند. این چیزی بود که هر دوی ما تمام عمر تشنه ی آن بودیم و حالا بهش دست یافته بودیم. ما به اندازه چند سال برون ریزی کردیم. انقدر حرف زدیم و گریه کردیم که گویی پس سال ها روح مان را چلاندیم.
عشق وصال نیست. عشق هدف نیست. عشق نتیجه نیست. عشق یک مسیر است. عشق همراهی ست. عشق آرامشی ست که در مسیر پر تلاطم زندگی همراه توست. گرماییست در روزهای سرد و باریکه نوری ست در روزهای تاریک.
حالا هم روزهای آذین شدهای را نمیگذرانیم. اتفاقا روزهای سختیست. هر دو سخت مشغول کاریم. هر دو سخت تلاش میکنیم و گاهی به شدت خستهایم. واضح بگویم خیلی هم تحت فشاریم اما ناامید نه. و این نادرترین حسی ست که در تمام زندگیمان تجربه کرده ایم. این حجم از شجاعت و امیدواری را تا به حال لمس نکرده بودیم.
از آبان ماه پارسال تا به حال انگار دو آدم دیگر شده ایم. پوست انداختهایم. و البته پوست انداختی که ساده نبود. پوست انداختیم، زخم های مان را برای هم آشکار کردیم و سپس؛ مرهمی برای دیگری شدیم.
این سطور را رحمایی نوشته که سال ها با افسردگی دست و پنجه نرم میکرد و شاید مخاطبان قدیمی این صفحه این را بهتر از هرکسی بدانند. حالم خوب است. اگر حالم بد شود، در کنار او خوب میشود. سالها اینجا نوشته ام و غر زدهام. سالها از مشکلاتم گفتهام. و امروز آمدهام تنها بگویم، خوبم.
راستی سلام:).